انتظارات اقتصادی مردم ایران
دوست نداشتم پاسخ نظرات آقای مصباحی مقدم را بدهم. به هرحال بیش از ۳۰ سال قبل از ایشان درس فراگرفتهام و دین شاگردی دارم. همیشه آرزو میکردم کاش این روحانی بزرگوار وارد مباحث سیاسی و جناح بندیها نمیشد و مسیری را که با آقایان وحیدی و دعاگو آغاز کرده بودند با دانش اندوزی عمیق و سپس وقتگذاری برای تئوریپردازی ادامه داده بودند.
دوست نداشتم پاسخ نظرات آقای مصباحی مقدم را بدهم. به هرحال بیش از ۳۰ سال قبل از ایشان درس فراگرفتهام و دین شاگردی دارم. همیشه آرزو میکردم کاش این روحانی بزرگوار وارد مباحث سیاسی و جناح بندیها نمیشد و مسیری را که با آقایان وحیدی و دعاگو آغاز کرده بودند با دانش اندوزی عمیق و سپس وقتگذاری برای تئوریپردازی ادامه داده بودند.
به هر حال شاگرد درمورد استادش میتواند تعصب داشته باشد حتی اگر نظرات او را کاملا غلط و اطلاعات استاد را گزینشی یا ناقص بداند.
آخرین مصاحبه ایشان نکات خوبی داشت ولی نکته مهم ناقصی داشت که میتواند مقدمه بسیاری از توجیهات و سهلانگاریهای مسئولین باشد و آن جمله زیر است:
«انتظارات مردم بر اساس مقایسه زندگی در ایران با اروپا شکل گرفته»
در این جا دو نکته را باید به استاد عزیز یادآور شوم:
۱- بیش از این که مردم خود را با اروپا مقایسه کنند با کشورهای همسایه مقایسه میکنند!
به افزایش سطح رفاه مردم امارات، عمان، کویت، قطر، ترکیه، بحرین، آذربایجان و...نگاهی بیندازید تا درد دل مردم را احساس بفرمایید!
قطعا میدانید ظرف ۱۵ سال اخیر برابری ارز ما با عراق ۹۰۰ درصد کاهش یافته است.
در جریان هستید که ارزش روپیه هند در ۲۰ سال گذشته برابر پول ما۳ برابر شده و روپیه پاکستان نیز ۵۰ درصد رشد
داشته است.
خوب جنابعالی هم استاد پدیدههای قرن جدید در دولت فعلی یعنی فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق(ع) و نیز نماینده مجلس و عضو مجلس تشخیص مصلحت و...بودهاید و در سیاستها دخیل بودهاید و قاعدتا باید بدانید این کاهش ارزش پول وطن ما قابلیت توجیه ندارد.
۲. برگردیم به اصل ادعای جناب عالی در مورد الگو پنداری اروپا.
نگارنده نیز باور دارد که مردم سطح زندگی و رفاه را با اروپا نیز مقایسه میکنند و البته اختلاف نظر با جنابعالی در این است که آیا حسرت عقب ماندن از همسایگان بیشتر آزارشان میدهد یا عقب ماندن از اروپا!
حال سوال این است که چه اشکالی دارد که مردم خود را با اروپاییها مقایسه کنند؟
مگر زیر پای ما معادن و منابع طبیعی وجود ندارد؟
چرا این منابع در راه تسهیل خلق ثروت به کار گرفته نمیشود؟
مگر دولتهای سازندگی و اصلاحات به نسبت موفق نبودند؟ مگر نرخ رشد واقعی را بالا نبرده بودند؟ مگر دولت بعدی از یاران و هم فکران جناح شما نبود؟ مگر دولت فعلی پیرو همان روش و شیوه دولت آقای احمدینژاد نیست؟ مگر...
ببینید چه عاملی باعث شده که تحریمها تشدید شود و چه کسانی در ایجاد بستر لازم برای خلق ثروت توسط بخشهای مختلف اقتصادی کوتاهی داشتهاند؟
برادرعزیز
گاه فکر میکنم عصیان بزرگان در برابر همحزبیها و هم جبههایها موتور محرکهای برای رشد جامعه است. پس بسم الله به جای محکوم کردن ضمنی مردم تورم زده افسرده که لحظه به لحظه شاخص فلاکت آنها رو به افزایش است به آنهایی که در سریر قدرت به سرخوشی رسیدهاند انتقاد بفرمایید.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 2در انتظار بررسی : 2انتشار یافته : 0