سید علیرضا مسبوق

چرا نباید از تیم های ورزشی ایران انتظار معجزه داشت؟

حال خوش و توان بازی تیم های ملی هر کشوری در عرصه ی جهانی متأثر از حال مردم آن کشور و عزم قلبی و جمعی آنان است و این مهم در کشور ما با منظور نمودن ویژگی های روحی- اجتماعی خاص مردم آن پر رنگتر است. در واقع به نظر می رسد میان حال یک ملت و عملکرد تیم ملی آن کشور ارتباطی دوسویه برقرار است و تا حد زیادی می توان به استناد هر کدام ،  وضعیت دیگری را سنجید.

 


چرا نباید از تیم های ورزشی ایران انتظار معجزه داشت؟

تا وقتی توان روحی انسجام یافته یک ملت، تمام قد و پر انرژی پشت تیم قرار نگیرد نمی توان به موفقیتش امید بست. 

 منسجم و واحد شدن ارواح یک ملت ، در گرو ارتباط و احساس مثبت واحدهای متکثر آن با هم و با نهاد حکومت است و پایه ی اصلی شکل گیری آن ، در ساختار سیاسی اجتماعی کشور تعریف می شود و در نوع رفتار و عملکرد مسئولان تبلور می یابد.

 در شرایطی که اکثریت مردم کشور به سبب ناکارامدی ها  حال خوشی ندارند ؛ هویت و غرور ملی به همراه انسجام و تعلقات اجتماعی در آن آسیب دیده و احساس طرد شدگی ، بی عدالتی و بی توجهی به خواست اکثریت همچنین عدم احترام به تنوع سلایق از سوی برخی مسئولان ، در لایه ها و طبقات مختلف اجتماعی ، ریشه دوانده است نمی توان از تیم های ورزشی و غیر ورزشی، انتظار معجزه داشت. شاید در حوزه هایی که فعالیت آن مستقل از ساختار سیاسی صرفا در بستر اجتماعی شکل می گیرد اهمیت این ارتباط کاهش یابد؛ لاکن زمانی که کارگزاران یک سیستم   علیرغم ناباوری به انسجام روحی و حضور قلبی مردم جز در موارد و مواقعی که منافع شان اقتضاء می کند می خواهند در یک حوزه ، از موقعیت های پیش آمده بهره برداری سیاسی کنند به سبب فعال شدن تنش های فکری سیاسی، بیشترین آسیب را به حوزه ی مورد نظر وارد می کنند.

 این قاعده شاید در سایر عرصه های مهمتر هم قابل تعمیم باشد ؛ کاش آنان که باید بدانند و ببینند ، اگر منافعشان اجازه دهد، سر از برف برون آرند!

انتهای پیام/