دکتر کریم زبیدی از دلایل بازنشستگی زودهنگام خود می‌گوید:

بسیاری از انتصابات نفت از جاهای خاصی هدایت می‌شد

پیام اقتصاد آنلاین:دکتر کریم زبیدی مدیر برنامه‌ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران بود که اوایل دی ماه به طور زودهنگام خود را بازنشست کرد. او که اول آذرماه ۹۵ با حکم بیژن زنگنه عضو اصلی هیات مدیره شرکت ملی نفت شده بود، پنج روز بعد با حکم علی کاردر مدیر برنامه‌ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت شد و سال گذشته پس از ۶ سال از این مسئولیت خداحافظی کرد؛ اما همچنان به عنوان یکی از صاحبنظران مسائل نفت و گاز می‌توان از نظراتش استفاده کرد."اخبار نفت" در مجالی کوتاه، گفتگوی کوتاهی با دکتر کریم زبیدی درباره بازنشستگی زودهنگام او و وضعیت فعلی نفت انجام داده که در ادامه می‌خوانید.


بسیاری از انتصابات نفت از جاهای خاصی هدایت می‌شد

دکتر کریم زبیدی مدیر برنامه‌ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران بود که اوایل دی ماه به طور زودهنگام خود را بازنشست کرد. او که اول آذرماه ۹۵ با حکم بیژن زنگنه عضو اصلی هیات مدیره شرکت ملی نفت شده بود، پنج روز بعد با حکم علی کاردر مدیر برنامه‌ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت شد و سال گذشته پس از ۶ سال از این مسئولیت خداحافظی کرد؛ اما همچنان به عنوان یکی از صاحبنظران مسائل نفت و گاز می‌توان از نظراتش استفاده کرد. "اخبار نفت" در مجالی کوتاه، گفتگوی کوتاهی با دکتر کریم زبیدی درباره بازنشستگی زودهنگام او و وضعیت فعلی نفت انجام داده که در ادامه می‌خوانید:

 

آقای دکتر زبیدی؛ با وجود سوابق و تاثیرگذاری که در نفت بویژه حوزه برنامه‌ریزی تلفیقی داشتید دلیل اینکه پیش از موعد خودتان را بازنشست کردید چه بود؟

من یکسری مسائل شخصی داشتم اما مهمتر از آن با تصمیمات و افکار جدیدی در نفت روبرو شدم که امکان ادامه کار برایم میسر نبود.

 

-منظورتان چه تصمیمات و افکار جدیدی است؟ همان زمان کناره‌گیری هم خیلی مختصر توضیح دادید... ممکن است بیشتر توضیح دهید؟

اولا به لطف خداوند حب مقام و میز و صندلی در دلم نبود و خداوند را از این بابت شاکرم. ثانیا در نفت انتصابات و عزل و نصب هایی صورت گرفته شده بود که من قبول نداشتم و قبل از آن هم هر وقت مورد مشورت قرار می گرفتم تایید نمی‌کردم و حتی طرف مقابل را از انجام اینکار برحذر می داشتم. البته بنظر من بسیاری از این انتصابات از جاهای خاصی هدایت می شد. من اینکار را برای آینده نفت بصلاح نمی‌دیدم و هنوز هم فکر می‌کنم این انتصابات بار را به سر منزل مقصود نمی‌رساند. مدیر علاوه بر ضرورت داشتن دانش و تجربیات کافی باید اهل فکر و تحلیل هم باشد، باور بفرمایید گاهی پیش می آمد برای حل مسئله‌ای ۲ تا ۳ هفته فکر می کردم تا برای آن راه حل بیابم مثال بارز آن مشکلاتی است که در مناطق نفتخیز جنوب داشتیم، گرچه کسی قدردان نبود. بنده می‌دیدم برخی از افرادی که بعنوان مدیر یک سازمان بزرگ و گسترده منصوب می‌شوند حتی نمی‌توانند در پایین‌ترین رده‌های مدیریتی آن سازمان هم باشند. متاسفانه سفارشات زیادی از افرادی که خود در جایگاه‌های خاصی بودند صورت می‌گرفت و عملا دست تصمیم‌گیرندگان بسته می‌شد. حال آیا این سفارشات و رایزنی‌ها توجیه‌کننده این تصمیمات  و انتصابات بود یا خیر؟ این را به خوانندگان گرامی واگذار می کنم. ما باید در فکر اعتلای کشور و پیشبرد این صنعت باشیم و از شایستگان استفاده کنیم. البته من نمی‌گویم که کلیه انتصابات ایراد داشته است

 

جنابعالی در دوره آقای مهندس زنگنه هم تشریف داشتید. آیا این انتصابات مختص دوره فعلی است و در آن زمان اینگونه انتصابات انجام نمی‌شد؟

سوال بسیار خوبی است اولا خدمتتان عرض کنم بنده وابسته به هیچ حزب و گروه و جناحی نبوده و نیستم. ثانیا  بله در زمان ایشان هم انتصاباتی از بیرون از نفت انجام می‌شد، ولی در سمتهای کلان تاکید می‌کنم سمتهای بسیار بالا اگر فردی را از بیرون می‌آوردند اولا عملا خودشان مسئولیت کارهای آن فرد را برعهده می‌گرفتند و اجازه نمی‌دادند آن فرد طبق نظر خود عمل کند و نکته بسیار مهم اینکه افرادی را انتخاب می‌کردند که اگر تخصص نفتی نداشتند حداقل از تخصص مدیریتی بسیار بالایی برخوردار بودند. مثلا افرادی را می‌آوردند که خود یا وزیر بودند یا در حد یک وزیر، توان کاری داشتند. ما در انتصابات باید عنایت کنیم که داریم برای ثروت و منابع کشور مسئول تعیین می‌کنیم، اگر هم فکر می‌کنیم باید افراد و بخصوص جوانانی را رشد دهیم این راه و روش دارد، باید مدتها آنها را کنار افراد باتجربه بگذاریم تا آموزشهای فنی و مدیریتی ببینند و بعد بر روی سمتهای مهم به‌تدریج منصوب کنیم. این موضوع برای همه جناحها و تفکرها صادق است. حضرت امیر ع خطاب به مالک اشتر فرمودند من تو را که به ولایت مصر می‌گمارم گمان نکن که این غنیمتی است که بدست تو رسیده است. اصلا آقا شما بروید از آدمهای همفکر خودتان آدم بیاورید و منصوب کنید، قشنگ بنشینید فکر کنید و ملاک و معیارها را جلویتان بگذارید و بعد با تفکر و اندیشه افراد را انتخاب کنید. این درست نیست که ما برویم فردی را انتخاب کنیم که الفبای مدیریت را بلد نیست و تا حالا مسئولیت ۵ نفر را هم بر عهده نداشته و بگذاریم در راس یک شرکت بزرگ و استراتژیک، قطعا این آدم می‌رود و آدمهای هم‌سطح خود را می آورد و در سمتهای کلیدی منصوب می‌کند و بعد اینطوری به کشور صدمه وارد می شود... اجازه دهید مثالی خدمتتان عرض کنم، ما در برنامه‌ریزی تلفیقی فردی را داشتیم که تقریبا به سختی پذیرفتیم که به این مدیریت راه یابد (در زمانی که بنده بودم فقط افراد با دانش و معدل بالا و از فارغ التحصیلان دانشگاه‌های معتبر فقط جذب می‌شدند) و در رده های بسیار پایین یکی از معاونتها کار می کرد. ارزیابی عملکرد ایشان بدون هبچگونه حب و بغضی در حد C بود، ایشان با آمدن این دولت و از جهت رفاقتی که با یکی از معاونین وزیر داشت، عضو هیات مدیره و مدیر یکی از مهمترین سمتهای یکی از شرکتهای اصلی وزارت‌خانه شد. اتفاقا مدتها خود ایشان و معاون مربوطه از من می خواستند که C های این فرد را تبدیل به A کنیم و من نپذیرفتم.

مدیران ارشد باید یکی دو ساعت فقط بنشینند و مانند حالت مراقبه که در شریعت هم داریم فکر کنند و بیندیشند که چه باید کرد که برنامه‌ها و طرح‌ها و پروژه‌ها خوب پیش بروند و از افراد صالح و خوش‌فکر مشورت بگیرند. نباید از مشاوری استفاده کرد که اصلا اهل فکر نیست یا اساسا از حیز انتفاع و از دور خارج شده است. مشورتهای این بزرگواران منجر به تصمیماتی خواهد شد که کوتوله‌ها را نزد مدیران بزرگ جلوه دهند. در زبان فارسی می گویند قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری و در زبان عربی هم می‌گویند انما یعرف ذالفضل من الناس ذووه یعنی صاحب فضل، صاحب فضل و دانش را می‌شناسد. عملا هم من دیدم که این تیپ افراد چون خود آدمهای کوچکی هستند افراد هم تیپ خود را جلو می‌اندازند و حالا چه به عمد چه از روی جهالت انسانهای عمیق و صاحب‌فکر را مطرح نمی‌کنند و متاسفانه مقاصد خود را پیش می برند.

 

در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید جناب زبیدی؟

بعد از اینکه خودم را بازنشست کردم، خیلی از شرکتهای بخش خصوصی لطف کردند و مرا دعوت به‌کار کردند ولی من نپذیرفتم و تصمیم گرفتم یک شرکت در زمینه مطالعات نفت و گاز و مهندسی نفت و کلیه زیر مجموعه‌های آن تاسیس کنم و این‌کار را هم کردم که تاسیس این شرکت به‌نام "شرکت انرژی پردازان پردیس" به‌اتمام رسیده و ورود به بازار کار را شروع کرده‌ایم.

 

و کلام آخر شما؟!

متاسفانه بنده دارم می‌بینم که نفت از ایده‌پرداز و نظریه‌پرداز خالی شده است. فکر و ایده جدید و نو وجود ندارد و این وضعیت خوبی نیست.

انتهای پیام/