خاصیت اندیشه در تمدن هیدرولیک
اینکه چرا در ایران و به طور کلی در جهان سوم، در مجامع دانشگاهی و تصمیمگیری و حتی میان عموم مردم با تقدم اهمیت مسائل سطح کلان به سطح خرد و فردی مواجه هستیم، در مسائل خاص جهان سوم، وابستگی به مسیر تاریخی و محیط نهادی ریشه دارد که باعث تمایز بافتار اجتماعی جهان سوم و کشورهای توسعهنیافته از ملل توسعهیافته کنونی میشود. حدود ۱۰۰سال قبل تورستین وبلن گفت که اقتصاد مارشالی تنها در توضیح اقتصاد بریتانیا با محیط نهادی که شباهت زیادی به مدل رقابت کامل دارد، مساله مهمی را از نظر توجه به بستر اقتصادی پیشروی دانشمندان و محققان اقتصادی قرار داد.
در چنین بستری از اقتصاد با بنگاههای بسیار کوچک و رقابت زیاد، کاملا طبیعی بود که مساله محوری اقتصاد و حتی باورهای عامه پیرامون عملکرد اقتصادی بنگاههای فردی خرد شکل بگیرد و مسائل سطح خرد از نظر جایگاه اهمیت متقدم بر مسائل سطح کلان و توسعه باشد. از طرفی کشورهای توسعهنیافته که زمانی ادبیات اقتصادی و اجتماعی، آنها را ملل زمخت و بربر خطاب میکرد، با توجه به شرایط و بافتار خاص خود از ابتدا با درگیری قابلتوجهی از دولت در بسیاری از مسائل مواجه بودند. این بافتار و محیط نهادی که از ابتدا ساختارهای قدرت بزرگی را در این جوامع ایجاد کرد، تا آنجا پیش رفت که ویتفوگل، مقوله استبدادهای شرقی را برای توصیف چنین ساختارهایی به کار برد. به تعبیر ویتفوگل، استبداد شرقی و تمدن هیدرولیک زاییده شرایط و محیط خاص این جوامع بود که آن را بافتار اجتماعی مینامیم.
در چنین جوامعی شرایط طبیعی هنوز هم وجود چنین ساختارهای عریض و طویلی از قدرت به مثابه دولت را ایجاب میکند. در چنین بافتاری کاملا طبیعی است که مفاهیم سطح کلان و جمعی بر مفاهیم سطح فردی و خرد تقدم داشته باشد. این نتیجه وضعیت طبیعی شرایط و مدلی از سازههای ذهنی در این جوامع است که برخلاف جوامع غربی اندیشیدن به جمع را مقدم بر اندیشه فردی میداند. برای نمونه وجود ساختار قدرت متمرکز و بالا به پایین چین را نمیتوان بدون درک نوع خاصی از پیکربندی فرهنگ کنفسیوسی که در آن نوعی از حکومت از بالا به پایین در چارچوب سازههای ذهنی چینی مورد تایید قرار میگیرد درک کرد.
بدون شک دوهزار سال حکومت از نوع لویاتان مستبد به تعبیر عجماوغلو، نمیتوانسته تنها با اعمال زور و خشونت بر شهروندانی که خواهان مشارکت سیاسی هستند تداوم داشته باشد. در عوض چنین تداومی مدیون بافتار اجتماعی خاص چین بوده که در طول تاریخ تداوم یافته است؛ اما نکته محوری این است که چنین بافتارهایی از نظام اجتماعی هرچند در برابر تغییر مقاومند، تغییرناپذیر نیستند. بنابراین در یک کلام شاید بتوان اذعان کرد که دلیل تقدم مسائل جمعی و سطح کلان بر مسائل سطح خرد و فردی میتواند بستری باشد که مردم در آن زندگی میکنند. چنین بستری با فراهمکردن سازههای خاص ذهنی، رمزگشایی از محیط و انگیزشهای متفاوت به مدلهای مختلفی از اندیشه و تصمیمگیری در حیات اجتماعی منتهی شود.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 2در انتظار بررسی : 2انتشار یافته : 0