مدیران عوضی شماره یک و مدیران عوضی شماره دو !

پیام اقتصاد آنلاین : «تونی فادل»، پدر آیپاد و کسی که ایده‌های استیو جابز در دنیای موبایل رو تبدیل به آیفون کرد، در مصاحبه‌ای یه مسیر خیلی عالی برای پاسخ به سوال بالا به ما میده. این مصاحبه نکات خیلی مهمی دارد. 


مدیران عوضی شماره یک و مدیران عوضی شماره دو !

فادل میگه ما گاهی حس می‌کنیم یک مدیر عوضی (Asshole) داریم اما نکته مهم اینه: چرایی عوضی بودن! آیا این شخص به واسطه غرور/نفس/منیت (Ego) چنین رفتاری داره، یا عوضیه چون در اهداف و ماموریتی که برای خودش/شرکتش ترسیم کرده جدیت داره؟ به کلام ساده‌تر، عوضی شماره یک یا عوضی شماره دو؟

عوضی شماره یک یا دو؟ معمولا تشخیص خیلی برای پرسنل سخت نیست. تکلیف عوضی شماره یک مشخصه. اما گاهی یک مدیر در نگاه پرسنلش عوضیه، چون به جزئیات حساسه؛ میخواد محصول به بهترین شکل به دست مخاطب/مشتری برسه. به بقیه فشار میاره و در این مسیر عوضی میشه تا همه، در بهترین حالت خودشون باشن.

فادل میگه عوضی‌های شماره دو، اگرچه در نگاه شما عوضی هستن و ناراحتتون هم می‌کنن، ولی شما رو به جلو هل می‌دن. ما البته اون‌ها رو عوضی می‌دونیم چون احساس‌مون رو خدشه‌دار می‌کنن اما در واقعیت اتفاقی که می‌افته اینه که ما از مرزهای امن خودمون خارج می‌شیم.

اون مدیر عوضی، پتانسیلی رو در شما می‌بینه که به هر دلیلی مایل به رسیدن به اون نیستید. شاید اعتماد به نفسش رو ندارید، شاید اهمیت نمی‌دید یا هر دلیل دیگری. اما اون مدیر شما رو به هر صورت به جلو هل میده. و البته که اینجا برای خودش مدال «عوضی» رو هم از شما دریافت می‌کنه.

مثال جالبی که فادل می‌زنه و داستان ساخت اولین آیفون اپل: سال ۲۰۰۷ تیمی که اولین آیفون رو می‌سازه، کاور نمایشگر آیفون رو با پلاستیک طراحی می‌کنه نه شیشه‌! حتی آیفونی که ژانویه ۲۰۰۷ روی استیج معرفی میشه هم کاور LCD پلاستیکی داشته.

استیو به هر قیمتی آیفون با نمایشگر شیشه‌ای میخواد. (عوضی شماره یک) فادل میگه: «ریسک‌ها رو براش تشریح کردیم، گفت اوکیه همش رو می‌پذیرم. گفتیم شاید لانچ چند ماه دیر بشه، گفت نه باید سر وقت باشه.» با این وجود نظر نهایی تیم، استفاده از پلاستیکه و آیفون پلاستیکی میره روی استیج.

مشکل شیشه؟ اگر موبایل زمین بخوره، می‌شکنه

مشکل پلاستیک؟ خیلی خیلی راحت خش می‌افته و بعد از مدتی ظاهر بدی پیدا می‌کنه.

فادل می‌گه حتی توی روز معرفی آیفون، بعد از چند دقیقه استفاده از آیفون می‌شد روی نمایشگر خش‌ها رو دید: «به شک افتادیم.»

استیو جابز اما توی مرحله بعدی چرایی اصرار به شیشه، به جای پلاستیک رو تشریح می‌کنه که فوق‌العاده‌ست: «اگر ما آیفون رو با روکش نمایشگر پلاستیکی بفروشیم و سریع خش افتاد، این یه مشکل طراحی از سمت ماست. اگر آیفون شیشه‌ای باشه، زمین بخوره و بشکنه، مقصر ما نیستیم؛ مشتریه!»

جابز با تشریح چرایی اصرار روی شیشه، به تیم توضیح میده که اگر موبایل با نمایشگر شیشه‌ای بشکنه، قطعا کاربر شاکی میشه، ولی سهم خود کاربر توی مشکلی که ایجاد شده بزرگ‌تره و محصول اپل در لایه دیزاین مشکلی نداشته.

فادل میگه بعد از شنیدن و پذیرفتن این‌ حرف‌ها، چند ماه جهنمی داشتیم اما سر وقت آیفون رو عرضه کردیم. فادل میگه قطعا هستن مدیرهایی که میگن «این حرف منه و چرایی هم وجود نداره.» این‌ها قطعا در دسته عوضی‌های اول قرار می‌گیرن که باعث رشد افراد هم نمیشن. سمی هستن.

استیو جابز گاهی کم توی عوضی‌های شماره یک قرار نگرفته. مثلا زمانی که می‌خواسته حتی برد مکینتاش (PCB) هم زیبا طراحی بشه. مهندس‌های اپل مجبور میشن در کنار بردی که می‌دونستن کار می‌کنه، یه برد دیگه طراحی کنن که صرفا خوشگل طراحی شده! و البته که به خوبی قبلی هم کار نمی‌کنه.

نتیجه‌گیری من؟ با عوضی شماره یک نباید کار کرد. از عوضی شماره دو باید بشه پرسید «چرا»ی تو برای این تصمیم چیه. باید بشه با استدلال، دیتا، آمار و نتیجه رفتارسنجی کاربر گفتگو کرد و حتی روی A/B تست به توافق رسید.

اگر مدیری به تیم فشار بیاره و برای تصمیمش استدلال هم نداشته باشه، با احتمال بالایی می‌تونه توی عوضی‌های دسته اول قرار بگیره.

تونی فادل پارسال کتابی منتشر کرد با عنوان «ساختن: راهنمای غیرمتعارف برای ساختن چیزهایی که ارزش ساخته‌ شدن دارند» که به فارسی هم ترجمه شده و آنلاین در دسترسه. توی این کتاب خیلی عمیق‌تر به مبحث عوضی‌ها می‌پردازد!

 

انتهای پیام/